زمين را مي کشند از زير پامان مثل بم يک روز


نمي بينيم در آيينه خود را صبحدم يک روز


قيامت مي شود صد بار از بم بيشتر ، يک صبح


بساط هفت گردون باز مي ريزد به هم يک روز


حدوثي ناگهان خواب جهان را برمي آشوبد


حياتي تازه خواهد يافت آدم از عدم ، يک روز


دوباره ساعت صبح قيامت زنگ خواهد زد


سواري مي رسد ناگاه از سمت حرم يک روز


به قدر پلک بر هم خوردني آخر به خود آييد


به فکر مرگ باشيد آي مردم دست کم يک روز

 

علی رضا غزوه